تفاوت crash و crush

crash و crush
crash و crush

تفاوت crash و crush

crash و crush دو کلمه گمراه کنندۀ رایج در زبان انگلیسی هستند. این دو کلمه تلفظ و ظاهر یکسانی دارند و هر دو می توانند فعل، اسم و صفت باشند. با وجود این شباهت‌ها، crash و crush به لحاظ معنایی با هم تفاوت دارند.

در واقع، این دو کلمه معانی مختلف دارند. یادگیری تفاوت crash و crush بسیار مهم است؛ زیرا یکی هنگام صحبت‌‎کردن راجع به تصادفات و دیگری هنگام صحبت کردن راجع به عشق استفاده می‌شود. در ادامه به بررسی کاربرد و تفاوت crash و crush می‌پردازیم.

کاربرد crash

کلمه crash معمولاً بعنوان فعل استفاده می‌شود. در این حالت، این کلمه دارای سه معنی می‌باشد. معنیِ اولِ این کلمه «برخوردن کردن با» می‌باشد. در این مفهوم، کلمۀ crash هر نوع تصادفی نظیر تصادف ماشین یا سایر وسایل نقلیه را توصیف می‌کند.
مثال:

The dog slipped on the wet floor and crashed into the table.
(.این سگ روی کف زمین مرطوب سُر خورد و با میز برخورد کرد)

The surfer lost control of his board and crashed into the boat.
(.موج سوار کنترلِ تخته خود را از دست داد و با قایق برخورد کرد)

معنی دومِ crash «حرکت کردن با قدرت و با صدای بلند» است. این مفهوم crash برای توصیفِ چیزهایی مانند موج که به ساحل برخورد می‌کند، استفاده می‌شود.
مثال:

I love the sound the waves make when they crash against the pier.
(.من صدایی را که موج ها ایجاد می‌کنند وقتی به اسلکه می‌خورند را دوست دارم)

کاربرد نهاییِ crash در اصطلاحاتی نظیرِ crash to a party یا crash to a wedding می‌باشد. crash در این عبارات به معنیِ «حضور یافتن در جایی بدون دعوت» است. این اصطلاحات در انگلیسی غیررسمی بکار می روند.
مثال:

Have you ever crashed a party?
(آیا تا به حال بدون دعوت به مهمانی رفته‌ای؟)

crash بعنوان اسم، مرتبط با دو معنای ابتدایی است که در بالا ذکر شد. بنابراین crash بعنوان اسم به معنای برخورد یا تصادف و برخوردِ با قدرت و صدا می‎باشد. معولاً از crash بعنوان اسم در ترکیب با اسم‌های دیگر (اسم مرکب) استفاده می‌شود؛ مانند a car crash
مثال:

Thankfully, despite the bad weather, there were no car crashes on the road.
(.خوشبختانه، با وجود آب و هوای بد، تصادفی در جاده رخ نداد)

What was that noise? It sounded like a crash.
(.این سروصدای چیست؟ شبیه به یک تصادف بنظر می‌رسد)

از crash بعنوان صفت نیز استفاده می‌شود اگرچه، کاربرد آن بعنوان صفت خیلی رایج نیست. crash به بعنوان صفت به معنای «چیزی که به سرعت انجام شده» می‌باشد. بطور مثال a crash course به معنای کلاسی است که در آن چیزهای زیادی در مدت کوتاه یاد می‎گیرید.
مثال:

I signed up for a crash course in Japanese.
(.در یک دوره فشرده در ژاپن ثبت نام کردم)

کاربرد crush

crush نیز می‌تواند بعنوان فعل، اسم و صفت استفاده شود. crush بعنوان فعل دارای سه معنی می‌باشد. معنی اول «خردن کردن» یا «له کردن» می‌باشد.
مثال:

Making peanut butter is easy. All you need to do is crush peanuts in the blender.
(.درست کردن کره بادام زمینی آسان است. همه چیزی که باید انجام دهید این است که بادام زمینی را در مخلوط کن خرد کنید)

I made the cake by crushing some sugar biscuits.
(.من با خرد کردنِ مقداری بیسکوییت شیرین کیک درست کردم)

معنی دوم crush، «سخت شکست دادن» یا «سرکوب کردن» است. این تعریف crush بیشتر دربارۀ شورش‌های سیاسی کاربرد دارد.
مثال:

The rebellion was crushed by the government without any difficulty.
(.شورش بوسیلۀ حکومت بدون هیچ مشکلی سرکوب شد)

معنی سوم crush، «مایوس کردن» یا «ناراحت کردن» است. این معنی بیشتر در جملات مجهول کاربرد دارد.
مثال:

I was crushed when my friend broke up with me.
(.من خیلی ناراحت شدم وقتی دوستم با من بهم زد)

I was crushed when I heard the news.
(.وقتی اخبار را شنیدم خیلی ناراحت شدم)

crush را بعنوان اسم نیز می‌توان استفاده کرد. اصطلاح have a crush on someone به معنای «داشتنِ احساس عاشقانه قوی نسبت به فرد دیگر» است. وقتی شما عاشق یک نفر هستید و خجالت می‌کشید آن را بیان کنید از این اصطلاح استفاده می‌شود. crush به معنای «فردی که شما عاشق هستید» نیز می‌باشد.
مثال:

Want to know a secret? I have a crush on Thomas.
(می خوای یک راز رو بدونی؟ من عاشق توماس هستم)

Jack is my new crush, but he doesn’t know it.
(جک عشق تازه من است، اما او این را نمی داند)

در این مقاله با کاربرد و تفاوت crash و crush آشنا شدید، برای مشاهده تفاوت alter و altar به لینک زیر مراجعه کنید:

تفاوت alter و altar

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *